.

1- گس وات؟ من قبل از تابستون همه چیز میزای هنرگونه رو من جمله مقواهای نازم و مداد رنگی و ماژیک و ابرنگ و زهرمار رو و ازین کتاب رنگ آمیزی بزرگسالان رو گم و گور کردم از دست خودم که نرم بشینم پا رنگ بازی! خاب؟ و نرفتمم. حالا اتفاقی که برای این شخص شخیص هنر دوست افتاد چیه؟؟ او دید که حالا که نمیتونه نقاشی بکشه، پس باید رنگارو بکشونه جایی که هست! تو درساش. بنابراین وی مقادیر زیادی روان نویس و روان نویس نوک نمدی خرید و پس از آن به خودش قول داد که دیگه ازین ابزارهای دوست داشتنی نخره! البته همچنان میرم میبینم و میگم ببین! این رنگو نداری. این مارکو نداری. بعد میگم نه. نباید بخری. هی سعی میکنم نخرم -.- بعد تمام خلاصه نویسی های وی شامل تمام رنگهای مورد تصورتون میشه. حتی زرد! (من به طور وافری تو نقاشیا و نوشته ها عاشق رنگ زردم! اصلا به نظرم اگه زرد نباشه تو اون اثر روح نیست! (دقت کنید واقعا نیست!)) بعد علاوه بر خلاصه ها، تا مدت مدیدی علامتای کنار تستامم با رنگای قرمز و سبز و زرد و نارنجی میزدم. حالا فرقی نداشت هایلایت باشه یا روانویس :/ بعد الانم که کنکورامو تحلیل میکنم، هر درسی رو با سه رنگ متضاد تحلیل میکنم. کلا خیلی خوش میگذره! ^__^ باقی چیزارو هم دوستان دیدن. مثلا دور کاغذایی که دبیر برای نکات میده رو با مداد رنگی و خط کش رنگ میکنم. نه اینکه رنگ کنما، کادر میکشم. که رنگی باشه. :/ حالا اینارو گفتم که بعدشم بگم سه نفر از بچه های هنرستانی شهرمونو فالو میکنم، که دوتاشون رشتشون نقاشیه. ببین، خیلی بهشون خوش میگذره :( البته این بدین معنا نیست که تو مدرسمون یا کلاسمون به من خوش نمیگذره و کلا خیلی ناراحتم که داریم از هم جدا میشیم. چون هیچکس نمیتونست در برابر کلاس ما مقاومت کنه و از نظر درسی هم بیشتر وقتا تو منطقه اول بودیم. مگه اینکه پسرا بهتر میشدن. که نمیشدن. ولی اینکه هنر باشه فرق داره. من آرزوم بود برم مدرسه و ژوژومان باشه. که آبستره باشه. که نقاشی بکشم. چیزایی رو یادبگیرم که حالا نمیدونم باید کجا یادشون بگیرم. منبعش چیه؟ کلاس نیست برای این کارا. هست؟ نیست. که سبکای هنر رو بدونم، تاریخ هنر رو بدونم، بتونم تشخیص بدم چیو کی کشیده و حالات روحیش چطوری بوده وقتی میکشیده و توش چی نهان شده. من عاشق این کارام. اینقدر پشیمونم که نمیدونی. دلم میخواد الان برم دهم باشم، و از اول برم دبیرستان و سه سال هنرستانی باشم. البته معنی همه اینا نیست که من گیوآپ شدم و احتمالا در اون موارد مطالعه خواهم داشت و بازم نقاشی میکشم. ولی مساله از دست دادن چیزیه که بود. ولی بازم بگم که من از انتخابم راضیم. توش استعداد دارم و این نبوده که اذیت شم. :( (کلا دربرابر اینکه قبول کنم اشتباه کردم ممانعت می ورزم!)

2- یکی از فامیلامون ک کاناداست (و ی دختر داره ک من و وی بسیار دوست بودیم و وقتی من هفت هشت سالم بود میخاسم باش ازدواج کنم و مامانم گفت آمریکا میشه و اون موقع هدف زندگی من رفتن به آمریکا برای ازدواج کردن باهاش بود (شاید یه روزی برسه ک بنویسم اون خانواده و لینک کنم به یه پستی. هیچوقت یادم نمیمونه چیو گفتم چیو ن)) بعد حالا همون دختر استوری گذاشته بود و این حرفا، من ریپ کردم، بعد جوابمو مخفف داد. پسر. کلی فک کردم که چی میتونه باشه! نتیجه ای نگرفتم. بعد دیگ سعی کردم خودم باشم و گفتم من اینارو نمیدونم این چیه؟ خب؟ ولی کلا احساس میکنم به گونه ای درحال شوعافه. درحالی که اصن همچین آدمی نیست. اینقدر آدم مناسب و بافرهنگی بود. حتی تا دو سال پیش. خارج با ملت چه ها میکنه! شایدم من عقده ایم :/ ولی چن وقت پیش پرام بود. اون استوری پرام میذاره، وقتی من باید روزی ساعتها بشینم درس بخونم. (البته فراموش نکنیم که مجبوره یه جزوه کلفت به انگلیسی زیست بخونه که خودش یه بدبختی عظیمه. :///)

3- قضیه آمار چیه؟ الان امروز تا الان بیش از صد نفر بازدید کردن؟ چیشده؟ چی داره روی میده؟!!

4- آقا من تصمیمی که قبلا میخاستم بگیرم رو گرفتم و الان بسیار خشنودم. البته از عواقبش میترسم و خب دلیلی که قبلا عملیش نکرده بودم همین بود. ولی به دلیل اذیت شدن زیاد و به دلیل اینکه یه تئوری دادم گفتم سری چیزایی هستن که از دستشون دادیم ولی نمیدونیم، گفتم به درک. دلیل سومم این بود که الان کنکوره و مهمه و اتفاق خاصی نمیوفته. هوم؟

5- بعد از تلاش های فراوان دو کیلو کم کردم! ولی سرعتش زیاد بود. یهویی شد. فک میکنم احساساتمم توش دخیل بوده. یادم اومد اخرین باری که من در برابر خوردن ممانعت میکردم وقتی بود که یکی که هی بهم ابراز علاقه میکرد و عکسای عاشقانه میفرستاد، راه ارتباطیشو قطع کرد و من تا یک هفته نمیتونستم غذا بخورم. خیلی مسخرست البته! من اصلا احساسی به اون آدم نداشتم نمیدونم چرا اینطوری شد! ولی خب. (احساسات=حرص خوردن ازینکه چرا اینقدر پا میشم میرم یه چیزی میخورم و بهتره همین جا سر جام بشینم. و چیزهای دیگر :دی)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها